سندباد بحری در برابر کابوی(شرق- 27دی1383)
|
•••
«كتابى براى صلح» مقاله تحقيقى بلندى از فاطمه مرنيسى است كه امسال از سوى انتشارات El Aleph به زبان اسپانيايى انتشار يافته است. مرنيسى سال گذشته ميلادى مشتركاً به همراه «سوزان سانتاگ» افتخار بزرگ دريافت جايزه «پرنس آستورياس» را به دست آورد.
«به سال (۲۷۹ هجرى قمرى، ۸۹۲ ميلادى) جارچيان در بغداد بانگ برآوردند كه زين پس داستانسرايان، واعظان مذاهب، منجمان و خطيبان نمى توانند در مساجد و معابر شهر فعال باشند. همچنين اعلان شد: فروش يا مبادله هر نوع كتاب منطق و فلسفه يونان، علم كلام و فن مباحثه و جدل ممنوع است. اين فرمان معتمد عباسى خليفه مسلمانان بود.»
اين اعلانيه شوم كه «ابن خطير» تاريخ نويس استدلالى قرن چهاردهم ميلادى آن را در كتاب «البدايع و النهايه» (كه در اسپانيايى زير عنوان «آغاز پايان» منتشر شده است) آورده است براى نويسنده و جامعه شناس معاصر مراكشى «فاطمه مرنيسى» (دارنده جايزه پرنس آستورياس ۲۰۰۳ به همراه سوزان سانتاگ) دستمايه پيش كشيدن فرضيه آغاز انحطاط سلطه سياسى و فرهنگى اعراب و تبعيد نقش افسانه اى سندباد به مثابه مدلى براى پيروى و تقليد در جامعه مسلمانان شده است.
مدلى براى پيشرفت، رشد و استغناى فرهنگى و علمى همه گروه هايى كه قلم را برگزيدند و نه شمشير را و همه اينها به يمن گفت وگو و تعامل با «اجنبى» به جاى دنبال كردن راه هايى براى استيلاى قهرآميز بر ساير فرهنگ ها و ملل ديگر حال چه به وسيله شمشير و سرنيزه و يا كلاهك هاى هسته اى، موشك هاى دوربُرد و اِف - ۱۶ و يا بمباران تبليغاتى امكان پذير خواهد بود.
«كتابى براى صلح» هر چند يك رساله سياسى مستحكم، مستدل و طولانى، اما در عين حال بسيار دلنشين و خواندنى است كه مرورى محققانه دارد بر دوران درخشان و طلايى تمدن عربى و اسلامى كه در آن فاطمه مرنيسى در جايگاه مولفى آگاه به تاريخ و فنون نويسندگى ارزش هاى والاى تبادل فرهنگى را در چارچوبى استوار با هدف جهانى شدن فرهنگ دنياى امروز تشريح مى كند و طى آن به طرح اين سئوال عمده و اساسى مى پردازد كه: براى محو هرگونه تجاوز و تعدى دولت هاى سلطه طلب بر ملل صاحب فرهنگ اما عقب مانده در دنياى امروز به بهانه اعطاى آزادى هاى سياسى و برخوردارى از حقوق اجتماعى چه راهكارى عملى وجود دارد؟
مرنيسى با مقابل قراردادن دو اسطوره آشناى فرهنگى، يكى غربى يعنى همان «كابوى» تنها و تكروى است كه با كلت كاليبر ۴۵ كه بر كمر دارد همواره نماينده مبارزه با نيروى غيرخودى بى هيچ گونه سئوال و جوابى است؛ چرا كه اسطوره رعب و وحشت است و در ديگر سو اسطوره شرقى يا همان «سندباد بحرى» كه صحبت با اجنبيان را برگزيده است و از اين رهگذر هم خود آموخته مى شود و هم به توفيق همدلى و ثمره گرانسنگ اين تعامل كه همانا همزيستى مسالمت آميز است دست مى يازد.
|
سندباد جهانگرد بر پيش فرض ترس از ديگران و هر كه و هر آنچه ناشناس است خط بطلان كشيده، فايده ارتباط و آموختن از ديگران را كشف مى كند و اولين خليفه هاى عباسى كه سرزمين هاى ما را به اشغال خويش درآوردند فلسفه رايج زمان را اخذ و اسلام را مصلحانه در سرزمين هاى هندوئيان و بودائيان گسترش دادند. بوميان اين سرزمين هاى پهناور غنايى را كه به ايشان پيشكش و عرضه شده بود - چرا كه عباسيان همه آثار سترگ فنى، علمى، فلسفى و ادبى ترجمه شده به عربى را در اختيار مى گذاردند - با آغوش باز دريافت و نيز زبان دين محمد را بى آنكه كسى فراگيرى آن را تحميل كرده باشد، مى آموزند و در بسيارى از نقاط به عنوان زبان رسمى خويش برمى گزينند.
بنا به گفته مرنيسى اسلام اولين نمونه از جهانى سازى مسالمت آميز را با بهره گيرى از عنصر توجه به توده ملت، از دهلى نو تا لاهور پاكستان به نمايش گذاشت. در تحقيقى كه اخيراً در بُن ( آلمان) به انجام رسيده و مرنيسى نتايج آن را در «كتابى براى صلح» آورده است، اين نويسنده و محقق مراكشى به مدد قريحه و قابليت بالايش در روايتگرى رويدادهاى تاريخى، لزوم بازيابى و بازآموزى روش صحيح گفت وگو و تضارب آرا و انديشه ها را در جهان امروز يادآور مى شود؛ اين همان قدرتى بود كه صليبيون را به كشتن صلاح الدين ايوبى واداشت، چرا كه مسيحيان بى شمارى در برخورد با وى و درك سعه صدر و قدرت فوق العاده اش در گفت وگو به اسلام روى مى آوردند، شيوه و سيره اى كه درست در نقطه مقابل نخبه گرايى مسيحيت و كليساى قرون وسطى قرارداشت.
نويسنده مراكشى در اين كتاب از همه خوانندگان دعوت مى كند تا با زدودن پيش فرض ها و تصورات خود از اسلام واپس گرا، بسته و خشونت طلب به روح صلح جوى سندباد و نيز خلفاى صدر سلسله عباسيان توجه كنند. البته متذكر هم مى شود كه دعوت به گفت وگو به سادگى ممكن نيست، بلكه هنرى است كه قدرتى درخور را مى طلبد.
مولف در رجوع خود به فرهنگ عباسيان در قرن نهم ميلادى، به روشنى و به روشى استدلالى توصيه مى كند كه با بازگشت به استراتژى گفت وگو و به كارگيرى توانايى ديالوگ مى توان به زدودن عنصر تعدى و زير نفوذآورى سياسى ملت ها از طرق غيرمنطقى به عنوان يگانه راه حل موجود در دنياى پرتعارض كنونى اميدوار بود.
راهكارى كه شهروندان همه كشورهاى گسيل كننده نيرو به صحنه كارزار غيرقانونى جنگ برعليه عراق - در گام اول اسپانيا و بريتانياى كبير - مى بايد با اعتراض هاى دسته جمعى و پيگير دولت هاى متبوع خود را به متابعت از آن دعوت كنند كه به قول فاطمه مرنيسى: «جان و جادوى سندباد هنوز هم زنده و كارآمد است.»


